ϯ Needle . . .ϯ

نیدل . . . آری این دنیا من است دنیای پر از لذت پر از دود الکل

ϯ Needle . . .ϯ

نیدل . . . آری این دنیا من است دنیای پر از لذت پر از دود الکل

خونه تکونی !

سلام و ۱۰۰ سلام به هر کسی این پست مزخرف من رو می خونه !


برگشتم یه دست و روی به این وبلاگ لکنتی بکشم ببینم چه خبره اینجا !! جدیدا حوصله پست دادم هم ندارم و زندگی یکنواخت شده !!


همه به هم خیانت می کنن !‌ به دوستای هم دیگه به دوست دختر های هم دیگه !


خلاصه دنیای کثیفی شده !! هر کسی هر جور بخواد زندگی میکنه !! فراموش نشه !!‌


من هنوز هم زد بازی رو دوست دارم !! راستی به چند نفری هم درگیر شدم تو امتحان ها !‌ اس ام اس و تحدید و از این جانگولک بازی ها !!


کم کم داره وقتم آزاد میشه و همه هم میدونن کسی که رشته درسیش مثل منه مغزش چجوری کار میکنه


جواد میگه :‌ دیگه هیچی نمونده که از دست بدم هر چند یه کم ! صورتم مثل آدمای عادیه از من بترس‌ !!


میام سر وقتتون به وقتش !!‌ باید تاوان کارتون رو پس بدین


این داستان ماست نگو تموم میشه

زندگی به این قشنگی !

سلام به خود خوشکلم ! این بار هم باز با یه داستان تاره و دراز اومدم . 

یه چند مدتی نبودم ولی باز گفتم بیام یه پستی بدم که جای من هم اینجا خالی نباشه !


سلام خوبی ؟ بوات خوبه ؟

فعلا یه فیوبا به این بوای کاکام گرفتم !! که دنبال منه ! نمیدونم چی از جونم می خواد ! ای خدا ! کمک کن !

این چند مدته که گذشت یه سر با بچه های کلاس از نی ریز تا قطب شمال رفتیم و برگشتیم ! خدایی فقط بچه نی ریزی می تونه 35 درجه زیر صفر رو تحمل کنه ! 

بعد هم که از ترس سرما با آقای حاجی شیراز ماندگار شدیم !

امشب بعد از کلی وقت یه حال اساسی کردیم ! تو ماشین داشتم خالی میومدم که آی فلان و جی پی اس میگه برو به چپ و برو به راست که یه لحظه احساس سرما کردم ! گوشی رو هولد کردم و به پیمان گفتم : تو رو حضرت عباس یه کم گاز بده مردم سرما این بخاریش کار نمیکنه ؟ 


که هر دوتامون مثل بمب گفتیم بوم بوم ! بعد از هولد برداشتم اینو گفتم ! بله داش پیمان بزار رو اتومات تا خودش حرکت کنه ! خلاصه فیلمی داشتم بعد هم که اومدم خونه !! 


این بود خلاصه همه کاریی که کردیم


آره این داستان ماست نگو تموم میشه

اخطار و تذکر


باز رفتین رو اعصاب من پدر سگ ؟



آخه به تو چه که من وبلاگ می نویسیم ؟ طرف اومده میگه شما ادمین فلان سایت هستی چرا . . .؟



آخه به تو چه ؟ مگه دربون دروازه جهنمی ؟ دلم می خواد می تونم ! مینویسم چشمت در بیاد پشمات هم بریزه



نخون آقا اگه مشکل داری ! آخه چاغال زنگ میزنی من میگی ماری می خوام ؟ ماری منو گیج نمیکنه ؟ هنوز باید بری سیگارت و دود کنی و به پایی تو گلوت نزنه و بو دود نگیری تو رو چه به این گه خوریا ؟



هی برینین به اعصاب ما ! یه شیشه مک گری بابام زده سره سیخ داره میسوزه جاش ! بلند میشی میری پشت سر من رعش سک میگی بعد میگی من تند رفتم اشتباه شد ؟ کم واست ؟ زیادش میکنم . اگر کوتاه هم بود بگو بلندش میکنم !



به قول سیجل میگه هنوز خیلی مونده راه تا بخواییم که ما آدم بشیم . . .


این داستان ماست نگو تموم میشه . . .